نگاه نو

اجتماعی-سیاسی

نگاه نو

اجتماعی-سیاسی

نقش سدها در کاهش خسارات سیلاب‌ های اخیر

در طراحی و ساخت سدها اهداف متفاوتی دنبال می‌شود. این اهداف شامل حفظ و ذخیره منابع آب برای کشاورزی و صنعت و شرب، تولید انرژی، کنترل سیلاب، ایجاد مناطق گردشگری، ارتقای شرایط آب و هوایی و زیست‌محیطی و غیره هستند. بسته به مکان و زمان هریک از اهداف فوق می‌تواند نسبت به سایر اهداف عمده‌تر بوده و مبانی طراحی سد را تحت تاثیر قرار دهد. نهایتاً از طریق ارزیابی چندمعیاره تکلیف یک سد به لحاظ رسیدن و اولویت‌‌بندی و دستیابی به اهداف آن معین می‌شود.

رشد روزافزون جمعیت و ضرورت توسعه و ارتقای سطح زندگی مردم، سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان یک کشور را بر آن می‌دارد که برنامه‌ریزی‌های بلندمدت انجام شود. در این راستا تخصیص‌ها و اولویت‌بندیهایی نیز مطرح و اجرا می‌شود. در این میان تامین آب و برق مورد نیاز همواره در اولویت بوده و هست. از اینرو احداث سدهای مخزنی همواره در دستور کار قرار داشته است.

حفاظت محیط زیست و راهکارهای آن همواره به لحاظ کارشناسی مطرح بوده و هست ولی اولویت آن بسته به شرایط زمان و مکان معین شده و می‌شود. انتقاد و یا تایید کارهای انجام شده (عمرانی، بازرگانی، محیط زیست و . . .) بدون مراجعه به گاه‌شناسی توسعه (روند در زمان و مکان) کاری بیهوده بوده و بیشتر جنبه جنجال داشته و باعث آشوب اذهان عمومی می‌شود.

توجه به تغییرات اقلیمی و آمار و اطلاعات موجود نشان می‌دهد که دوره‌های خشکسالی با متوسط بارندگی کمتر طولانی‌تر و دوران ترسالی با بارندگی بیشتر کوتاه‌تر شده است، لذا باتوجه به نیاز به منابع آب ذخیره‌سازی در دوران ترسالی و استفاده در دوران خشکسالی اهمیت دوچندان دارد.

با تغییرات اقلیمی منابع آب فلات مرکزی ایران روز به روز کمتر و باتوجه به افزایش جمعیت، نیاز به توسعه آن روز به روز بیشتر می‌شود. حال چه باید کرد؟ آیا فلات مرکزی را باید از جمعیت خالی نمود؟ تکلیف چیست؟ بنظر می‌رسد که انتقال حداقلی آب حوضه به حوضه از طریق سدسازی و احداث مجاری انتقال (کانال و تونل) می‌تواند یکی از راهکارها باشد.

باتوجه به گاه‌شناسی توسعه کشورهای پیشرفته نشان می‌دهد که در زمانهای گذشته این ممالک شرایط مشابه وضعیت فعلی ما را تجربه کرده‌اند. در این کشورها که نرخ رشد جمعیت آنها به مراتب کمتر از ایران است، تقریباً تمامی سدهای ممکن ساخته شده و اقدام‌های عمرانی راه، راه ‌آهن و غیره مناسب، و در حال رسیدن به حداعلای توسعه هستند.

در این شرایط و در این کشورها امروزه محیط زیست و شرایط ایجادشده در اثر تغییر اقلیم از اولویت بیشتری برخوردار بوده و اقدامات اساسی در این زمینه بیشتر متوجه اقلیم و نتایج ناشی از آن است. وقوع سیل‌های مخرب و تابستانهای گرم در اروپا از جمله تاثیرات تغییر اقلیم هستند که این ممالک را وادار به برنامه‌ریزی تغییرات زیرساختی نموده‌است..   

سخنان مطرح شده در زمینه عدم توجه به مدیریت و استفاده از مخازن سدهای موجود بر روی رودخانه‌های کرخه، دز و کارون بر کنترل سیلاب ورودی به جلگه خوزستان بی‌انصافی محض است، در حوضه آبریز کارون به علت وجود سدهای متعدد تقریباً تمامی سیلاب کنترل شد، در حوضه دز باتوجه به محدودیت ذخیره‌سازی سیلاب این سد با ورودی حداکثر حدود 8000 متر مکعب بر ثانیه، حداکثر حدود 4000 متر مکعب بر ثانیه سرریزی وجود داشته و در حوضه کرخه نیز تقریباً تمامی سیلاب کنترل شده و سطح آب سد کرخه در حدود حداکثری قرار دارد.

این در حالیست که حداکثر ظرفیت رودخانه کارون در بالادست شهر اهواز حدود 4000 متر مکعب بر ثانیه بوده و سرریز این رودخانه عمدتاً تحت تاثیر جریان‌های ناشی از حوضه آبریز پایین‌دست بوده است. بنظر می‌رسد که اگر سد دیگری بر روی رودخانه دز ساخته می‌شد خسارت سیلاب به مراتب کمتر می‌بود.

در خوزستان در شرایط نبود خاک مناسب برای احداث سیل‌بندهای موازی رودخانه‌های این استان کنترل سیلاب در جلگه خوزستان بسهولت امکان‌پذیر نبوده و سیلاب می‌تواند صدمات زیادی به مالکیتهای مختلف وارد نماید. در عین حال تغییر کاربری اراضی اطراف رودخانه‌ها و ایجاد مناطق سیل‌گیر باتوجه به مشکلات اجتماعی ناشی از آن عملاً ممکن نبوده و نارضایتی عمومی را بدنبال دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.