سال گذشته وقتی آل سعود در اقدامی حساب شده از نفت به عنوان یک سلاح مؤثر برای مجازات رقبای سیاسی خود در عرصه بینالملل و منطقهای مدد گرفت، هرگز تصور نمیکرد که این شمشیر دولبه، بزودی گریبان خودش را بگیرد. در یک دهه گذشته همواره عملکرد «ریاض» به گونهای بود که به سهولت میتوانست بازار جهانی نفت را بنا به میل خود آرام یا متلاطم کند. در این اواخر و بویژه با شدت یافتن تحریمها علیه ایران و به حاشیه رانده شدن «بغداد» به سبب مشکلات داخلی، «اوپک» نیز به تمامی در ید عربستان بود. آنها در غیاب رقبا ترکتازی کرده و برای هر قدرتی که اراده میکردند خط و نشان میکشیدند. آرامکو و ده میلیون بشکه نفت روزانه آل سعود اسلحهای مرگبار شده بود در دستان شاهزاده «بندربن سلطان» چهره امنیتی مخوف آنها، اسلحهای که دو سال پیشتر در آخرین ملاقاتش با «پوتین» آشکارا با آن مسکو را تهدید به مجازات کرد.
چنانکه اغلب کارشناسان سیاسی منطقه اذعان داشتهاند، با بهقدرت رسیدن «ملک سلمان» در عربستان پول و قدرتی بیحساب به چنگ دولتمردانی مغرور و خام افتاد که تجربه کافی را برای تداوم حیات این امپراتوری و حفظ جایگاه آن در دنیای متفاوت، جدید و سرشار از تغییر فعلی نداشتند. آنها گمان میکردند اجدادشان فقط به یمن حسابهای مملو از دلارهای بادآورده نفتی تمام درهای بسته را میگشودهاند. آنها جایی برای تجارب سیاسی پیشینیان خویش نگذاشته و همین شد که در ادامه حتی برخی درهای باز بسته شدند و درهای مسدود پیشین نیز دیگر با معجزه پولهای کلان به گشایش نرسیدند. سیاست افراطی آل سعود در بازارهای نفتی، فقط به دشمنان آنها آسیب نرساند. خیلی زود دوستان دیر و دور آنها نیز صدایشان درآمد و کم کم خود آنها هم از این رهگذر متحمل خساراتی سنگین شدند. اما بازی خطرناکی را که آغاز کرده بودند، اکنون خود قادر به خاتمه دادنش نبودند. در ادامه همین افتضاح که از ناپختگی و ناتوانی دولتمردان جوان و جدید عربستانی ناشی میشود، پادشاه «علی نعیمی» وزیر نفت مشهور، قهار و کهنه کار خود را نیز عزل کرد و این یعنی دردسر پیچیدهتر و بزرگتر از آن چیزی است که به نظر میآید. اکنون ایران و روسیه که آل سعود برای نابودی آنها چنین حربهای را به کار بست، عملاً نبض بازار نفت را بدست گرفتهاند. خریداران اصلی نفت عربستان، چین، ژاپن، هند، کره جنوبی و در رده بعدی آفریقای جنوبی و برزیل هستند. ممالکی که همگی در قالب بریکس روابط گرمی با روسیه دارند. به نظر میرسد در این برهه شیشه عمر آل سعود در دستان پوتین افتاده است. او میتواند اراده کند و با هماهنگی ایران که آماده افزایش تولید بیشتر است، جای ریاض را در فروش به این کشورها پر کند. این برای عربستانی که در اوج جنگ یمن و معضلات شدید منطقهای و داخلی و کمبود بودجه با کاهش بیسابقه درآمدهایش روبه روست یک کابوس است. آیا زمان سقوط این امپراتوری نفتی در بازارهای جهانی فرا رسیده است؟!